9 ماه گذشت. قرارگاه نصرت‏ به فرماندهی علی هاشمی توانسته بود منطقه هور را بطور کامل شناسایی کند.
حال وقت آن رسیده بود که فرمانده سپاه، فرماندهان لشکرهای خط شکن را از طرح عملیاتی خود باخبر سازد. همان عملیاتی که علی هاشمی و نیروهایش 9 ماه بصورت کاملا سری بر روی آن کار کرده بودند.

جلسه برگزار شد. محسن رضایی و علی هاشمی نشسته بودند. حسین خرازی، احمد کاظمی، مهدی باکری، مرتضی قربانی و محمد ابراهیم همت هم بودند. هاشمی فرماندهان را بر روی نقشه توجیه کرد. قرار شد فرماندهان از نزدیک نیز منطقه را ببینند.

تیم های شناسایی قرارگاه نصرت موظف شدند زوایای هور را به فرماندهان نشان دهند و آنان را بنا به ضرورت  چندین کیلومتر داخل خاک عراق ببرند. بعضا تا روستای القرنه نیز رفتند و مردم آن منطقه که اکثرا شیعه بودند را هم از نزدیک دیدند.

همه فرماندهان بر روی دقت کار قرارگاه نصرت اتفاق نظر داشتند.

عملیات خیبر بالاخره آغاز شد و جزایر مجنون به تصرف سپاهیان اسلام درآمد.

در ماه های آخر جنگ عراق هجم گسترده ای از حملات خود را شروع کرد و برای بازپس گیری جزایر شمال و جنوبی مجنون تمام توان خود را بکار برد.

علی هاشمی فرمانده سپاه ششم امام صادق و فرمانده قرارگاه نصرت در جزایر حضور داشت. کاری که از نظر ارتش های دنیا پذیرفته نیست.

عراقی ها قدرت رسیدن به قرارگاه از طریق زمین را نداشتند و به ناچار نیروهای خود را با هلیکوپتر اطراف قرارگاه پیاده کردند.

علی هاشمی که همراه با 14 تن از نیروهایش در قرارگاه بودند از هم جداشدند. 9 نفر از آنها به نی زارها رفتند و از آن راه به عقب بازگشتند. 2 نفر اسیر شدند و سرنوشت چهارتن از جمله علی هاشمی مشخص نشد.

تا سال 82 بدلیل حکومت صدام بر عراق، حرفی از علی هاشمی از طرف ج.ا.ایران مطرح نشد. چرا که در صورت اسیر بودنش جان او به خطر می افتاد. بعد از سال 82 بعلت نرسیدن خبری از او، دیگر همه مطمئن شدند که او به شهادت رسیده است.

حالا بعد از چندین سال شهید علی هاشمی همراه با دیگر پرستو های مهاجر به تهران آمده اند. آمده اند که راه را روشنتر از گذشته کنند. آمده اند تا فردا بعد از نماز جمعه در دانشگاه تهران با مردم ولایی و شهیدپرور دیداری تازه کنند.